قدر این انقلاب و امنیت و نظام را بدانید و پشتیبان ولایت فقیه باشید.
چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۲۳:۰۶:۲۶فرامرز جاهدی رزمنده و برادر شهید سردار غدیر جاهدی در ابتدای گفتگو با روابط عمومی مدرسه علمیه سعدیه رامیان به معرفی خود پرداخت و گفت: بنده فرامرز جاهدی فرزند ستار متولد 1331 سال 1360 در سن 29 سالگی به جبهه اعزام شدم. اولین بار
چه عاملی باعث شد به جبهه بروید ؟
وقتی شنیدم دشمن بعثی عراق به خاک وطنمان در مرزهای جنوب و غرب کشور تعرض و قسمتی از آن را اشغال کرده به صورت داوطلب اولین بار از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای دفاع از میهن و حفظ ناموس به فرمان امام خمینی(رض) که فرمود: < جنگ، جنگ است؛ عزت و شرف ما در گرو همین جنگ است> به جبهه رفتم .
قبل از اعزام به جبهه مشغول به چه کاری بودید؟
در معدن زغال سنگ البرز شرقی کار می کردم ولی به دلیل مرتبط بودن فعالیتم و نیاز جهاد کشاورزی با حکم شرکت زغال سنگ در این نهاد، در خدمات رسانی، راه سازی و آب رسانی به روستاهای اطراف رامیان همکاری داشتم.
شما در جبهه چه مسئولیت را بر عهده داشتید؟
در غرب کشور به عنوان رزمنده خدمت می کردم ولی در جنوب کشور به دلیل سابقه زیادی که درجهاد کشاوزی به عنوان راننده داشتم با ارزیابی های انجام شده، به عنوان راننده آمبولانس مشغول خدمت شدم.
از سختی های مسئولیت خود در جبهه بفرمایید؟
علی رغم این که وسیله نقلیه مثل آمبولانس در معرض دید دشمن بود و بر خلاف مقررات بین المللی از زمین و هوا بمبارن می شد و ناچارا مجبور بودیم بیشتر وقت ها برای رساندن مجروحین به بیمارستان از بیراهه ها و جاده های فرعی تردد نماییم، ولی سخت ترین بخش کار دیدن مجروحین و شهدا بود که به شدت این حقیر را منقلب می کرد.
عکس العمل خانواده شما برای حضور درجبهه چگونه بود؟
با توجه به این که در آن زمان صاحب پنج فرزند بودم و بار مسئولیت بردوش همسرم بود، ناراحت بودند ولی هرگز مخالفت نمی کردند و با فداکاری ایشان بنده توفیق خدمت در جبهه را پیدا کردم.
درباره فعالیت های فرهنگی خود توضیح بفرمایید؟
قبل از انقلاب در فعالیت های ضدشاهنشاهی شرکت داشته و اعلامیه های امام(رض) را به روستاهای اطراف می رساندم و با پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ وقتی برای اولین بار به جبهه اعزام شدم، با فرمان امام در خصوص تشکیل پایگاه مقاوت بسیج <شهیدرجایی> پس از بازگشت به عنوان فرمانده پایگاه بسیج در زمانی که به مرخصی می آمدم اقدام به عضوگیری و انجام فعالیت می نمودم که با یاری خداوند متعال بالغ برصد و پنجاه (اعم از پیر و جوان) نفر از مردان روستا عضو بسیج شده و عازم جبهه گشتند. در واقع فقط برای سه نفر از اعضای روستا توفیق حضور در جبهه محقق نشد و این پایگاه 13شهید را به انقلاب اسلامی هدیه کرده است.
اگردوباره جنگ اتفاق بیفتد در جنگ شرکت می کنید؟
صددرصد برای دفاع از اسلام، ناموس و خاک وطنم شرکت نموده و تا آخرین قطره خونم از هیچ تلاشی مضایقه نخواهم کرد.
با فرارسیدن هفته دفاع مقدس چه احساسی دارید؟
یاد و خاطره هشت سال دفاع مقدس برایم زنده می شود و دلتنگ حال و هوای معنویی و مجاهدت رزمنده ها در آن روزها و همچنین همرزمان و دوستان شهیدی که الان دربین ما نیستند، می شوم .
توصیه ای شما به هموطنان مان چیست؟
قدر این انقلاب و امنیت ونظام را بدانند و پشتیبان ولایت فقیه باشند.
دریک جمله: بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد - بدون خامنه ای نتوان یار خمینی شد