کد مطلب: 102528 تعداد بازدید: ۳۶۴

معاون پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهرا(س) گرگان:

خداوند ساختار قلب انسان را بر مدار توحید قرار داده است

پنجشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۰۱:۴۶
معاون پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهرا(س) گرگان گفت: خداوند دل انسان را موحد آفریده و ساختار قلب و جان انسان را بر توحید قرار داده است.

به گزارش روابط عمومی حوزه علمیه خواهران گلستان، خانم طاهره سادات ضیاءحسینی در دومين نشست علمی که در ایام فاطمیه، از سوی مدرسه علمیه عالی الزهرا(س) گرگان بصورت مجازی برگزار شد، در بیان شرح فرازهایی از خطبه فدکیه، با اشاره به حمد و ثنای الهی و شهادت به وحدانیت خداوند، توحید را از مسائل اساسی و بسیار دقیق و ظریف دین اسلام برشمرد.

وی، تصور و ادراک توحید را به صورت صحیح، کاری دشوار دانست و ادامه داد: تاویل سخن "توحید و لا اله الا الله" اخلاص است، کلمه "تأویل" به معنای بازگشت به اصل و برگشت دادن چیزی به غایت آن است، این کلمه در سوره یوسف مکرر به کار رفته و عبارت است از "حقیقت خارجی یک مفهوم که نمایانگر آن مفهوم است".

معاون پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهرا(س) گرگان، با استناد به خطبه فدکیه، حقیقت لا اله الا الله را اخلاص دانست و خاطرنشان کرد: این کلام تصریح دارد به این که توحید نظری اگر در مرحله فکر و نظر بماند و به مرحله عمل نرسد، توحید حقیقی نیست.

ضیاءحسینی افزود: تجسم توحید در این است که انسان در تمام مراحل و شئون زندگی خدا را دیده، او را صاحب اختیار خود دانسته و برای غیر او در اعمال و افعال خود، دخل و تصرفی قائل نباشد، یعنی تمام زندگی بشر رنگ خدایی بگیرد و در این هنگام است که مصداق آیه "صبغة الله و من احسن من الله صبغه" قرار می گیرد.

وی در شرح فراز "ضمن القلوب موصولها" گفت: مراد از این عبارت از خطبه این است که «کلمه توحید و لا اله الا الله در قلب ها وارد شده و قلب ارتباط با این مفهوم دارد»، از نظر قرآن قلب مرکز فهم، تدبر و الهام و یقین است، منظور از عبارت این است که خداوند دل انسان را موحد آفریده و ساختار قلب و جان انسان را بر توحید قرار داده است.

استاد حوزه تشریح کرد: در عبارت فوق، به فطری بودن توحید اشاره شده است، چنانچه روایت می‌فرماید: "کل مولود یولد علی الفطره..." و نیز وارد شده "فَطَرَهُمُ اَللَّهُ عَلَى اَلْمَعْرِفَةِ"، بدین معنا که این فطرت به معرفت و شناخت خداوند و نیز توحید تفسیر شده؛ لذا اگر کسی گوهر توحید را حفظ نکرد، حقیقت قلب خود را دگرگون کرده و آن شخص دیگر انسان حقیقی نیست.

ضیاءحسینی، در شرح عبارت "و انار فی الفکر معقولها" اضافه کرد: در این عبارت، خداوند معنا و مفهوم توحید را در فکر روشن نموده است، در جمله قبل از آن، حضرت رابطه توحید و قلب را بیان کرده و در این کلام به ارتباط آن با عقل اشاره می کند، همچنین این جمله اشاره به توحید نظری دارد، چنانچه با دلایل و براهین عقلی و با اندیشیدن در نشانه‌های وجود خدا می توان به توحید دست یافت.

وی عنوان کرد: در ادامه حضرت زهرا(س)، به بیان صفات سلبی خداوند پرداخته و به توحید افعالی اشاره نموده است، اهداف آفرینش، فلسفه ثواب و عقاب را بیان می‌کند و به بحث نبوت می پردازد، ایشان بعد از شهادت به رسالت پدر خود، به برگزیدگی پیامبر اکرم(ص)  قبل از آفرینش و بعد به زمینه‌های بعثت پیامبر اشاره می فرماید.

استاد حوزه خاطرنشان کرد: حضرت زهرا(س)، در این خطبه به ترسیم چهره زشت جاهلیت در عصر بعثت پرداخته که مذاهب خرافی، قوانین ظالمانه اختلافات عمیق طبقاتی، قتل عام ها، جنگ ها، تعصبات، جهل، گمراهی و عادات غلط در بین مردم وجود داشته که خداوند در قرآن از آن  تعبیر به "ضلال مبین" کرده است.

ضیاءحسینی در عبارت "فاَنارَ اللهُ بمحمدٍ ظُلَمها"به بیان اهداف بعثت اشاره داشت و اضافه کرد: در این جمله، مراد از ظلمت، گمراهی و کفری است که در بین آنها وجود داشت، "اناره" به معنای از بین بردن ظلمت به وسیله نور است، یعنی نوری که  جهل و خرافه را از بین می‌برد، علم و معرفتی که پیامبر از طریق آوردن دین الهی به مردم ارزانی داشته است.

 وی تصریح کرد: مراد از "و کشَفَ عن القلوبِ بُهَمَها بُهَم" امری مشکل، مبهم و پیچیده است، بدین معنا که پیامبر(ص)، مسائل پیچیده در توحید و سایر مسائل اعتقادی و معرفتی را با بیانات خود از صفحه قلب و عقل مردم برطرف کرد، اگرچه عقل قوه نیرومندی در شناخت و کسب معرفت است ولی بسیاری از امور از توانایی آن بیرون است که از جمله آن، بیان مسائل مربوط به مبدا، معاد و بسیاری از قوانینی است که لازمه زندگی اجتماعی انسان است.

مبلغ حوزه تصریح کرد: حضرت در عبارت "هَداهُم الی الدّینِ القویمِ و دعاهم الی الصِّراطِ المستقیمِ" به تبیین هدایت که از اهداف اصلی نبوت است، می پردازد؛ بدین معنا که "پیامبر اکرم(ص) آنها را به سوی دینی که موجب قوام و بقای آنان باشد، راهنمایی کرده و به صراط مستقیم فرا می خواند".

ضیاءحسینی، دین را مجموعه هست ها و نیست ها(جهان‌بینی) و بایدها و نبایدها( ایدئولوژی) دانست که پیامبر اسلام(ص) برای هدایت بشر آورده که همان صراط مستقیم است و در سایه عمل به دستورات آن، هم در جنبه فردی به عنوان انسان کامل و نمونه عالی فضیلت شده و هم در جنبه اجتماعی، جامعه ای صالح و بر اساس حق و عدالت برپا می کند.

وی در پایان بیان کرد: در ادامه خطبه، حضرت به جایگاه قرآن، فلسفه برخی از احکام همچون؛ نماز، روزه، حج، جهاد، امر به معروف، قصاص، وفای به نذر و فلسفه امامت پرداخته و با معرفی خود و بیان خدمات پیامبر(ص) و امام علی(ع)، به بیان مباحث سیاسی در دفاع از ولایت و باز پس‌گیری حق غصب شده خود و علی(ع) می پردازد.